کد مطلب:107059 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:164

حکمت 363











[صفحه 719]

(هیچ بزرگی بالاتر از اسلام و هیچ عزتی برتر از پرهیزگاری، و هیچ پناهگاهی استوارتر از پارسایی و هیچ شفیعی پیروزتر و رهایی بخشتر از توبه و بازگشت به طرف خدا نیست، و هیچ گنجی بی نیاز كننده تر از قناعت، و هیچ ثروتی در پیشگیری از فقر، بهتر از تسلیم و قناعت به روزی رسیده وجود ندارد، و هر كس بر آنچه به او روزی شده بسنده كند، به آسایش رسیده و در میان آرامش فرود آمده است و دلبستگی به دنیا كلید بدترین رنجها و مركب همه ی گرفتاریهاست و حرص، گردنفرازی و حسد انسان را به گرفتاری در گناهان می كشد، و بدكاری جامع همه ی عیبهای نارواست). 1- هیچ شرافت و بزرگی بالاتر از اسلام نیست، زیرا كه لازمه ی اسلام شرافت دنیا و آخرت است. 2- هیچ عزتی برتر از پرهیزگاری نیست، چون پرهیزگاری مستلزم همه ی صفات پسندیده ای است كه عزت دنیا و آخرت را به همراه دارند، پس این عزت بالاترین عزتهاست. 3- و هیچ پناهگاهی محكمتر از پارسایی نیست. كلمه ی المعقل (پناهگاه) را به اعتبار نگهبانی انسان بدان وسیله از عذاب خدا، استعاره آورده است. و چون پارسایی همان پایبند بودن به كارهای نیك است، پس هیچ پناهگاهی استوارتر از آن نیست. 4- هیچ شفیعی سودمندتر از

توبه نیست. توضیح آن كه لازمه ی توبه كردن، گذشت قطعی از كیفر توبه كننده است در صورتی كه در شفاعت دیگر واسطه ها نتیجه قطعی نیست. لفظ شفیع استعاره از توبه آورده شده است. 5- هیچ گنجی بی نیاز كننده تر از قناعت نیست، از آن رو كه قناعت فضیلتی است كه لازمه اش آرامش نفس و رضایت به آن چیزی است كه نصیبش شده و بی نیازی از دیگر چیزهاست. در صورتی كه هیچ یك از گنجهای دیگر دنیا چنین نیستند. لفظ (كنز) استعاره است. 6- هیچ ثروتی برای پیشگیری از فقر موثرتر از تن دادن به روزی نیست، و این جمله نظیر جمله ی قبلی است. 7- هر كس بر آنچه روزی وی شده، بسنده كند، به آسایش رسیده، یعنی از غم دنیاخواهی و جذب شدن به اهل دنیا آسوده شده است. و در آرامش فرود آمده، یعنی بستر آرامش را پناه و مرجع خود قرار داده است. 8- دلبستگی به دنیا كلید رنج و مركب گرفتاری است، لفظ: رغبه را برای علاقه به دنیا و لفظ مفتاح را از جهت باز گشودن در رنج برای علاقه مند به دنیا، استعاره آورده است، و همچنین لفظ مطیه را به اعتبار این كه لازمه ی دنیاخواهی رنج است همانطوری كه مركب سركش، راكب خود را رنج می دهد، استعاره آورده است. 9- حرص، گردنفرازی و حسد انگیزه های آلوده شدن

به گناهانند. التقحم یعنی: با سرعت وارد شدن، پس حرص به دنیا باعث ظلم، دروغ، فساد، ترس، بخل و نظایر آن از رذایل است. و كبر و گردنفرازی انگیزه ی بی انصافی و تواضع نكردن، خودخواهی، بی باكی و عدم بردباری و نظایر آنهاست، و حسد نیز باعث ظلم، دروغ، فساد در زمین و دیگر گناهان است. 10- بدكری جامع تمام عیبهای زشت است، كلمه ی شر كلی است به منزله ی جنس عیبها و زشتیها، زیرا كه بر تمام آنها صادق است كه بگویند شر است و معنای جامع بودن همه ی عیبها همین است.


صفحه 719.